ارتباط
|
||
ارتباط حیاتی ترین نیاز بشر از گذشته تا امروز |
به خط عابر پیاده هم که می رسم ( چهارراه هایی که چراغ ندارند ) کمی صبر می کنم تا لااقل دو سه نفری باز هم همین طور بیخودی رد بشن, بعد از آن به آرامی از چهار راه رد می شم. در این جا نیز عابران همان گونه که خودشان پیاده اند, فک هایشان نیز پیاده می شود و با تعجب به بنده و دور و اطراف خود نگاه می کنند چونان که گویی خود را در یکی از خیابان های مدرن ترین شهر دنیا یافته اند بیچاره ها.
در ادامه مطلب و کاملا بی ربط به اشعار بالا:
از قدیم ندیم گفته اند و شنیده ایم که آب نطلبیده ( در این جا به معنی بلیت رفت و برگشت مشهد, اقامت در هتلی حائز چندین و چند ستاره طلایی به مدت چندین روز برای قدر دانی و تشکر از تلاش های مستمر نخبگان دانشگاه قیام دشت ) مراد است و حتما عنایت دارید که هر چه از دانشگاه آزاد رسد چون مویی که از خرسی بکنی غنیمتی است گران بها!
روز- داخلی- آمفی تئاتر- مراسم معرفی نخبه
_مجری: و اینک دعوت می کنیم از یک نخبه!
جوانی که با طی درجات عالی, متعالی شدند و امروز به عنوان خون تازه ای در رگ های این دانشگاه در جریان اند. این جوان کسی نیست جز ... مصطفی ح... وصدای مجری در میان کف و سوت جمعیت محو می شود.
مصطفی: با سلام خدمت شما دوستان, هم دانشگاهیان و هم دانشکده ای های عزیزم ... (بار دیگر صدای کف و سوت سالن را منفجر می کند) بنده اگر امروز به عنوان نخبه ای از جمع شما... ( دوباره سالن منفجر می شود )
_مجری: اجازه بدهید ... اجازه بدهید... از دانشجویان تقاضا می کنم نظم را مراعات کنند. خواهش می کنم. بفرمایید...
مصطفی: تشکر می کنم از این همه لطف و محبت بی دریغ شما. من کسی نیستم ... (تمام سالن یک صدا فریاد می زند...مصطفی مصطفی )
_مجری: اگر اجازه بدهید من به نمایندگی از همه ی شما نظر ایشان را به عنوان نخبه ی دانشگاه بپرسم؟!!!
صدای حاضرین: اجازه ... اجازه ... مجری پرید تو کاسه!
مصطفی: نظر بنده مثبت است. البته اگر رئیس هم عوض شود که چه بهتر! در پایان هم از خودم که با زحمتی فراوان و تحمل فشار های روانی حاصل از این انتخاب توانستم دهان معاندین خود را به فنا بدهم تشکر می کنم و در رابطه با راستای شفاف سازی در خصوص هدیه ی واصله باید به عرض برسانم که: سفری است کاملا زیارتی زیارتی به دور از هرگونه سیاحتی!
و بنده از همین جا از همه ی شما ملتمسین دعا خداحافظی می کنم. باشد که در بازگشت با سوغاتی هرچند اندک این لطف شما را جبران کنم.
صدای دست و سوت و جیغ و زعفران زعفران دانشجویان نخبه دوست!
ز . ن :
این هفته تا چهارشنبه نیستم میرم مشهد به یادتون دو رکعت نماز می خونم حتما
عیدتون مبارک
![]() |