ارتباط
|
||
ارتباط حیاتی ترین نیاز بشر از گذشته تا امروز |
حکایت سوم
قیام دشت یا قیامدشت مساله این است!
به خدا ما خودمون هم تو این سه ساله نفهمیدیم کدوم درسته؟
یعنی تو خود دانشگاه هم یه رسم الخط واحد ندیدیم که! دیگه تو شهر(ک) که جای خود داره. یا نوشتن قیام دشت توی پرانتز( قیامدشت) یا دو تا تابلوی کنار هم یکی نوشته قیام دشت به فاصله دو سانت اونور ترش اون یکی تابلو نوشته قیامدشت. یعنی هیشکی! تکلیفشو نمی دونه. حالا هی بیا بگو اصل التباس و آمیختگی, اصل آسان نویسی و آسان خوانی, وحدت رویه. انگار نه انگار.
هی! خدا آقا بزرگت رو رحمت کنه کو گوش شنوا؟
میگه: خب که چی؟! حالا اینایی که گفتی اصلا یعنی چی؟ برو عمو دلت خوشه ها. حالا خوبه همه این درس ها رو هم خودمون تو همین دانشگاه قیامدشت (قیام دشت) یادتون دادیما!!!اندر احوالات سرزمینی به نام قیام دشت(قیامدشت)
دانشگاهی به اسم آزاد
حکایت دوم
بله دوستان عزیز دانشگاه قیام دشت(قیامدشت) از نظر موقعیت جغرافیایی بین دو منطقه کوهستانی(شمال ساختمان های دانشگاه) و بیابانی(جنوب حیاط دانشگاه) واقع شده است. دانشجویان در بین الکلاسین! و در راستای استفاده ی بهینه از زمان, زمستان ها را در کوه های شمالی دانشگاه با ورزش های زمستانی(اسنو برد, اسکی و... ) اوقات می گذرانند و در تابستان ها هم( قبل از تعطیلی و در طول ترم تابستان) در کویر جنوب دانشگاه به رالی بازی مشغول اند. باورتون نمیشه... ها؟ حق هم دارین به خدا. من هم اولش فکر می کردم توهم زدم.
حالا خدایی اش شمال دانشگاه که کوه هست ولی برف ندیدیم که ما, چه برسه به اسنوبرد و... .
ولی به جان خودم دو ترم قبل خود دانشگاه تو پارکینگ دانشگاه مسابقات رالی مارپیچ دانشجویی برگزار کرد! کور بشم اگه بخوام دروغ بگم. ما سر کلاس فلسفه بودیم که با صدای گاز و سر خوردن ماشین ها روی آسفالت فهمیدیم مسابقه شروع شده. به استاد که گفتیم چه خبره, بنده خدا تا آخر کلاس هر پنج دقیقه به پنج دقیقه می گفت: واقعا متاسفم!
ماشین یکی از بچه ها هم تو مسابقه آتیش گرفت کپسول نداشتن خاموشش کنن, به جان خودم رفتن بیل آوردن خاک ریختن خاموش شد!
مساله: مطلوب است محاسبه ی مساحت دانشگاهی که در پارکینگ آن مسابقات رالی مارپیچ برگزار می کنند؟ بارم 10نمره
این حکایات ادامه دارد...
اندر احوالات سرزمینی به نام قیام دشت(قیامدشت)
دانشگاهی به اسم آزاد
"حکایت اول
قیام دشت(قیامدشت) مکانی است خوش آب و هوا (که بلبل و جوی و سرو و سمن هم ندارد!) در چند کیلومتری تهران (مسافت تهران تا آن جا هنوز محاسبه نشده!). آن مکان دارای سه خیابان شمالی-جنوبی است که دو خیابان شرقی-غربی آن ها را قطع می نمایند! و در شمالین سمتِ آن شهر(ک), دانشگاهی است به نام آزاد قیام دشت(قیامدشت). این دانشگاه دو ساختمان آموزشی دارد (در برخی از روایات به ساختمان سومی هم اشاراتی شده که در این چند وقت اخیر رفت و آمد های مشکوکی هم به آن انجام می شود).
در فاز یک آن که به دانشکده انسانی شهره است, جمعیت خبرنگاران, روزنامه نگاران, روابط عمومی ها, ارتباطاتی ها, ورزشکاران, حسابداران و معدود جهانگردانی به تبادل اندیشه و تضارب آراء مشغول اند.
ودر فاز دوم آن که با اسم ساختمان فنی مهندسی بر سر زبان ها افتاده است, جمعیتی کثیر از نقاشان, شیمیدانان, زیست شناسان, طراحان, برق کاران و هکرها! حضوری انکار ناپذیر دارند.
فعالیت های فاز سوم هم هنوز بر کسی جز اندکی آشکار نمی باشد! اون جا چیکار می کنند نمی دونم(بچه ها میگن میریم ورزش. ساختمان ورزشی است گویا)
و در پایان این حکایت هم برای پی بردن به نبوغ سرشار دانشجویان آن خطه نابغه پرور نظر شما را به قطعه شعری که در همین رابطه(دانشگاه) سروده شده جلب می نمایم.
"دیش داران دیران(۲ بار) بیا بریم دشت, کدوم دشت؟ قیام دشت. همون دشتی که دانشگاه داره, های بله( گروه کر). توی دانشگاه دو تا فاز داره های بله (فاز سوم هم بالاخره افتتاح شد). فاز یک در را بزن. های فاز دو در را بزن. باقی فازاش صد سال کار داره های بلهههههه..."
این حکایات ادامه دارد...
آگهی دوم
تور بانجی-توچال
آقا چه استقبالی, چه شوری, چه شوقی, چه ذوقی! به به و چه چه از این همه هیجان دوستی شما.
اول تبریک می گم به همه تایید شده ها. البته باید تا روز تور دست به سینه ساکت بشینند و گرنه اگه شلوغ کنند آقا کلاغه خبر میاره و ... .
دوم خواهش دارم اون هایی که تایید نشدند جو رو خط خطی نکنند. خدایی اش عادلانه تر از این نمی شد. دو دقیقه و سی ثانیه کار کارشناسی برده! البته یکی از علت هایی هم که این قدر طول کشید, عدم آشنایی قبلی با تعدادی از ثبت نام کنندگان بود, که اگر نبودند, همین دو دقیقه و اندی از وقت گران بهای ما هم هدر نمی شد. رحم کردم به شما به خدا. خوب بود می اومدین سوژه خنده می شدین؟ نه خوب بود؟ عیبی نداره حالا گریه نداره که...آخی آخی, جانم. قول می دم که دفعه بعد ببرمتون باغ وحش به میمون ها پفک بدین!
تایید شدگان عبارت اند از:
1. امیر حسین
2. سینا
3. عنصر معلوم الحال( دلم سوخت واسش. واسه جلب اعتماد من با 120تا سرعت تو اتوبان قم زده بود تو گاردریل.از همون وسط جاده زنگ زد که بیا ببین!)
4. شوکول!
5. و عشق بانجیِ عزیزم.
![]() |