ارتباط
 
 
ارتباط حیاتی ترین نیاز بشر از گذشته تا امروز
 

اندر احوالات سرزمینی به نام قیام دشت(قیامدشت)

دانشگاهی به اسم آزاد

"حکایت اول

قیام دشت(قیامدشت) مکانی است خوش آب و هوا (که بلبل و جوی و سرو و سمن هم ندارد!) در چند کیلومتری تهران (مسافت تهران تا آن جا هنوز محاسبه نشده!). آن مکان دارای سه خیابان شمالی-جنوبی است که دو خیابان شرقی-غربی آن ها را قطع می نمایند! و در شمالین سمتِ آن شهر(ک), دانشگاهی است به نام آزاد قیام دشت(قیامدشت). این دانشگاه دو ساختمان آموزشی دارد (در برخی از روایات به ساختمان سومی هم اشاراتی شده که در این چند وقت اخیر رفت و آمد های مشکوکی هم به آن انجام می شود).

در فاز یک آن که به دانشکده انسانی شهره است, جمعیت خبرنگاران, روزنامه نگاران, روابط عمومی ها, ارتباطاتی ها, ورزشکاران, حسابداران و معدود جهانگردانی به تبادل اندیشه و تضارب آراء مشغول اند.

ودر فاز دوم آن که با اسم ساختمان فنی مهندسی بر سر زبان ها افتاده است, جمعیتی کثیر از نقاشان, شیمیدانان, زیست شناسان, طراحان, برق کاران و هکرها! حضوری انکار ناپذیر دارند.

فعالیت های فاز سوم هم هنوز بر کسی جز اندکی آشکار نمی باشد! اون جا چیکار می کنند نمی دونم(بچه ها میگن میریم ورزش. ساختمان ورزشی است گویا)

و در پایان این حکایت هم برای پی بردن به نبوغ سرشار دانشجویان آن خطه نابغه پرور نظر شما را به قطعه شعری که در همین رابطه(دانشگاه) سروده شده جلب می نمایم.

"دیش داران دیران(۲ بار) بیا بریم دشت, کدوم دشت؟ قیام دشت. همون دشتی که دانشگاه داره, های بله( گروه کر). توی دانشگاه دو تا فاز داره های بله (فاز سوم هم بالاخره افتتاح شد). فاز یک در را بزن. های فاز دو در را بزن. باقی فازاش صد سال کار داره های بلهههههه..."

این حکایات ادامه دارد...

 |+| نوشته شده در  یکشنبه پنجم مهر ۱۳۸۸ساعت 22:10  توسط مصطفی  | 
  بالا